به نام او که رحمتش بر بد و خوب یکسان می بارد
سلام سلامی به زلالی اشکهای دل نمناک ابر بهاری برشما شکوفه های بهار افرینش امیدوارم روزهای خوبی را در سال جدید اغاز کرده باشید و باران فصل نو در زندگیتان جاری باشد .
دلم غزل غزل تگرگ می خواهد که بر سرم ببارد و اشکهای شادی را در چشمه ی جان به جوشش در اورد اری من تشنه ی دستهای توام که از دل ابر دراید و مرا از نو نوازش کند می خواهم ترانه ی بهار را با موسیقی باران با گوش جان بشنوم تا حضورت را پررنگ تر حس کنم .
می دانم رنگین کمان تو از نقاشی خیال من خیلی قشنگتره اما اینم می دونم تا تو نخوای هیچ نقشی نمی تونم رو بوم دلم بکشم دوست دارم دستامو بزارم تو دستاتو چشمامو ببندمو تو دستامو تکون بدیو هر چی می خوای بکشی زیباترین اثرتم نقش عشق رو بوم دل منه نه طبیعته نه .... وای نمی تونم درست تصمیم بگیرم اخه هر چی کشیدی شاهکاره
تو را به هنرمند ازلی و ابدی می سپارم
نویسنده: سمیه شاه حسینی(پنج شنبه 88/1/20 ساعت 9:16 عصر)